رابطه ما بعد الطبیعه و روش در نظام فکری دکارت
Authors
abstract
هدف اصلی دکارت از بحثهای فلسفی رسیدن به یک علم واحد کلی است که فقط با دستیابی به یک روش معقول کامل و شامل می تواند تحقق پذیر باشد البته فلسفه مبتنی بر اصالت عقل دکارت با سنتهای قبلی (اعم از دوره باستان یا قرون وسطی) تفاوت زیادی دارد زیرا توجه اصلی دکارت به علوم جدید است و کار اساسی او از لحاظ فلسفه اولی اثبات نوعی عقل است که عمیقا نه فقط مجهز به روش می شود بلکه خود را اصلا جز تشخیص ترتیب امور و فهم تقدم و تاخر آنهاچیز دیگری نمی داند و حتی گویا فلسفه اولی بر اساس نیازمندیهای همین روش شکل نهایی خود را بدست می آورد این مطلب با دقت در علوم مختلف و مصادیق خاص مورد نظر دکارت در این مقاله تحلیل و بررسی می شود
similar resources
نگاهی به مبانی ما بعد الطبیعه اراده
نزاع بر سر تقدم فکر بر اراده و یا بالعکس نزاعی دیرینه در عالم تفکر بوده است به طوری که فیلسوفان غالبا مدافع تقدم فکر بر اراده بوده اند و طایفه ای از متکلمان اراده را اصل دانسته و علم و فکر را تابع آن قلمداد کرده اند به طوری که مشیت و اراده حق تعالی را بر علم و حکمت او مقدم داشته اند در فلسفه جدید ما با فیلسوفانی سر و کار داریم که کمابیش تقدم اراده بر فکر را تایید کرده اند و این رای که با رای مت...
full textمسئله ما بعد الطبیعه در فلسفه کانت و هایدگر
مسئله مابعدالطبیعه به عنوان اساسیترین پرسش در اندیشه کانت و هایدگر، کل نظام فلسفی آنها را تحت تأثیر قرار داد. از این رو، مسئله عمده کانت، چالشهای اساسی عقلگرایی و تجربهگرایی با مابعدالطبیعه زمان او بود که باعث بطلان و شکست مابعدالطبیعه گردید. لذا تلاش عمده او نجات مابعدالطبیعه از جزمیاتی بود که گریبانگیر آن شده بود. هایدگر نیز مثل کانت، توجه اصلی خود را به مابعدالطبیعه معطوف کرده و مابعدال...
full textنگاهی به مبانی ما بعد الطبیعه اراده
نزاع بر سر تقدم فکر بر اراده و یا بالعکس نزاعی دیرینه در عالم تفکر بوده است به طوری که فیلسوفان غالبا مدافع تقدم فکر بر اراده بوده اند و طایفه ای از متکلمان اراده را اصل دانسته و علم و فکر را تابع آن قلمداد کرده اند به طوری که مشیت و اراده حق تعالی را بر علم و حکمت او مقدم داشته اند در فلسفه جدید ما با فیلسوفانی سر و کار داریم که کمابیش تقدم اراده بر فکر را تایید کرده اند و این رای که با رای مت...
full textمسئله ما بعد الطبیعه در فلسفه کانت و هایدگر
مسئله مابعدالطبیعه به عنوان اساسی ترین پرسش در اندیشه کانت و هایدگر، کل نظام فلسفی آنها را تحت تأثیر قرار داد. از این رو، مسئله عمده کانت، چالش های اساسی عقل گرایی و تجربه گرایی با مابعدالطبیعه زمان او بود که باعث بطلان و شکست مابعدالطبیعه گردید. لذا تلاش عمده او نجات مابعدالطبیعه از جزمیاتی بود که گریبان گیر آن شده بود. هایدگر نیز مثل کانت، توجه اصلی خود را به مابعدالطبیعه معطوف کرده و مابعدال...
full textجایگاه شک در تأسیس نظام فکری دکارت
"دکارت" بهرغم اینکه در روزگار خود و حتی بعدها متهم به شکاکیت بود اصلاً شکاک نبود؛ بلکه او شک را همچون وسیلهای برای غایتی بهکار میبرد. او هرکجا از فلسفه و مابعدالطبیعة حقیقی سخن میگوید مخاطب را به پاکسازی ذهن از هرچه که میشود کمترین تردیدی در آن کرد، فرا میخواند. آنچه باید به آن توجه داشته باشیم این است که شک و شکاکیت تنها تا مرحلهای کارآیی دارد که ما بهکمک آن به مبنای مستحکمی برسیم و ...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
فلسفهPublisher: دانشکده ادبیات وعلوم انسانی
ISSN 2008-1553
volume 6و7
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023